روانشناس خوب
آیا تا بحال شده است که ذهن تان بر روی یک کار، تصویر یا موضوع خاص گیر کرده باشد و مدام نگران آن باشید؟ مثلا به ذهنتان می رسد که آیا شیر
گاز را بسته اید یا خیر. آن را چک می کنید و می بینید که بسته است. با این حال، پس از دقایقی دوباره نگران می شوید که مبادا اشتباه کرده اید و گاز
باز است. احتمالا این عمل را چندین بار تکرار می کنید و حتی در مسائل دیگر نیز اتفاق می افتد. افکار مزاحم به حدی می رسد که گویی از کنترلتان
خارج می شوند. چنین حالتی را اختلال وسواس فکری می گویند. ویژگی این نوع وسواس آن است که یک میل ناخواسته و تصویر ذهنی در فرد شکل
می گیرد که با تکرارهای بیش از حد سبب ایجاد نگرانی بیش از حد شده و به فعالیت های روزانه آسیب می رساند.
وسواس به طور کلی دارای دو عنصر مهم وسواس و اجبار می باشد. فروید یکی از نخستین افرادی بود که روی این موضوع کار کرد. بعدها تحقیقات
زیادی رو آن انجام شد.
نکته مهمی که مشاوره وسواس فکری را بسیار ضروری می کند، این است که معمولا اولین راهکاری که افراد برای درمان وسواس خود به کار می
گیرند، کنترل یا سرکوب افکار است. در حالی که این کار موجب تشدید و تشویش ذهن شده و حتی می تواند نتایج منفی تری را به دنبال داشته باشد.
اما یک نکته مهم که احتمالا برای شما هم جای سوال خواهد بود، این است که مشاوره وسواس فکری برای چه مواردی می باشد و چه مواقعی باید
به مشاور مراجعه نمود. رایج ترین این موارد عبارتند از:
اجبارهای رایج عبارتند از:
اجبارهای OCD بدین مفهوم است که احساس می کنید مجبور به انجام آنها هستید. این رفتارهای تکراری یا اعمال ذهنی برای کاهش استرس
مطالعات نشان می دهد که در صورت وجود این اختلالات در بستگان و سایر اعضای خانواده، مشکل به دیگر اعضا نیز منتقل می شود. بطوریکه، اگر بستگان درجه یک در کودکی یا نوجوانی دچار OCD شوند، خطر ابتلا به آن بیشتر خواهد بود.
کارشناسان معتقدند که ممکن است برخی از ژن ها در ایجاد اختلال وسواس نقش داشته باشند، اما آنها هنوز ژن خاصی را در این باره کشف نشده است. علاوه بر این، نمی توان گفت که همه افراد مبتلا به وسواس فکری، دارای یک عضو خانواده با این بیماری هستند. تحقیقات مربوط به ارتباط بین ژنتیک و وسواس ادامه دارد و ممکن است به بهبود تشخیص و درمان OCD کمک کند.
طبق مطالعات انجام شده به نظر می رسد که بین این مشکل و عملکرد قسمت های مختلف مغز، یک سری ارتباطات وجود دارد. به عبارتی، شیمی مغز نیز ممکن است در این امر نقش داشته باشد. برخی تحقیقات نشان میدهد اختلال در عملکرد در قسمت های خاصی از مغز یا مشکل در انتقال برخی مواد شیمیایی مغز مانند سروتونین و نوراپی نفرین می تواند در ایجاد OCD اثرگذار باشد.
در برخی از مطالعات بین ترومای دوران کودکی و علائم وسواسی در بزرگسالی، ارتباطاتی کشف شده است. البته برای درک بهتر این رابطه،