در وسواس فكری و عملی به نظر میرسد كه شخص مجبور است درباره چيزهايی فكر كند كه همواره آرزو ميكند بتواند راجع به آنها نينديشد يا ناچار است اعمالي را انجام دهد كه دائماً به خود مي گويد : ای كاش میتوانستم آنها را انجام ندهم .
اما وسواسهای عملی رفتارهای به ظاهر نامعقولی را كه به صورتی ثابت و تكراری انجام میشوند در بر میگيرند
افرادی كه اختلال وسواس فكری و عملی دارند از ماهيت اضطراب آور و ناتوان كننده وسواسهای خود آگاهند ولی احساس میكنند كه قادر نيستند آنها را متوقف سازند وسواس فكری و عملی غالباً ارتباط مستقيمی با يكديگر دارند.
مثلاً شخصی كه به كثيف بودن دستهای خود يا گناه آلود بودن آنها معتقد است امكان دارد كه دستهای خود را هر چند دقيقه يكبار بشويند.
فرد ديگری كه افكار وسواسي دارد ممكن است بكوشد تا از طريق تمركز برشمردن قدمهايش آنها را از ذهن خويش دور كند .
همه افراد افكاری را كه تا حدی حالت وسواسیي دارند تجربه كرده اند.
مرکز درمان وسواس در تهران – کلینیک درمان وسواس در تهران
مثلاً افكار مصرانه درباره مسافرت يا رسيدن وعده ملاقات كه به نظر میرسد شخص نمیتواند خود را از آن خلاص كند يا بعضی از دانشجويان درست قبل از يك امتحان مهم تكرار بعضي اشعار يا آوازهای معروف يا صداهای نابهنجار آگهیهای تجارتی را در ذهن خود گزارش كردهاند.
زبان و تكلم افراد وسواسي بيانگر آن است كه آنان توجهی اغراق آميز نسبت به جزييات دارند خواهان فضايي انزوا جويانه هستند و در تصميم گيري دچار اشكال اند.
شايعترين ويژگيهای اختلالات وسواسی را می توان چنين ذكر كرد:
۱ – افكار و اعمال وسواسی به گونهای پايدار تحميل شونده و مصرانه آگاهی فرد مبتلا را فرا گرفته اند.
۲ – افكار و اعمال وسواسی برای فرد مبتلا رنج آور، نا مطلوب غير قابل كنترل و ناپذير یافتنی هستند.
۳ – شخص مبتلا ، افكار و اعمال وسواسی را بيهوده و غير منطقي میداند ولي قادر به متوقف ساختن آنها نيست.
۴ – فرد مبتلا در خود نيازی برای مقابله با افكار و اعمال وسواسی احساس میكند اما میترسد كه در صورت ارتكاب اين عمل اضطرابش افزايش يابد.
در وسواس ترس فرد مبتلا نسبت به خود موقعيت نيست بلكه ترس معطوف به پيامدهای مرتب بر آن است در حالي كه در فرد فوبيك ترس متوجه يك موضوع يا يك موقعيت خاص است.
تفاوت ديگر اين است كه افراد وسواسی توجه بيشتر و ماهرانهتری درباره افكاری كه ذهن آنان را اشغال كرده است و اعمالي كه انجام ميدهند دارند، در حالی كه افراد فوبيك كمتر درباره ترس خود میانديشد
سومين تفاوت اين است كه به نظر میرسد در وسواس شناختهای فرد بيشتر از فوبی نقش بازی میكنند.
انجام عمل وسواسي معمولاً موجب رضايت خاطر و كاهش اضطراب در فرد ميشود به همين دليل كوششهای وی برای منع و توقف اعمال و افكار وسواسی كه به نظرش عجيب و مزخرف می رسند با شكست مواجه میشود زيرا میترسد كه اين عمل موجب افزايش اضطراب در وی شود.