روانشناس خوبزوج درمانی
رضایت زناشویی
اردیبهشت ۱۵, ۱۴۰۰
نقش عشق در ازدواج و تداوم زندگی
اردیبهشت ۱۵, ۱۴۰۰

علل مشکلات و تعارضات در میان زوجین

آقای دکتر پیرایش در این مورد عنوان می کند :

خانواده های مشکل دار تعادل خاصی را بارها و بارها تکرار می کنند انگار آنها رقص جمعی می کنند و هروقت فرصتی به چنگ آورند رقص خودشان را می کنند در گذر زمان آنها برای هر مشکل راه خاصی را برای رفتار با یکدیگر توسعه می دهند هر کدام نقش خاص خودشان را ایفا می کنند پس هر گاه توالی ها آغاز می شوند هر فردی نقش خاص خود را به کمال ایفا خواهد کرد. چون مشکل خانواده از طریق یک الگوی ناسازگار بیان شده است.تجربه خانواده از این الگو تجربه، محرومیت، عصبانیت، اضطراب و معمولا برخی از عناصر تسلیم، خواهد بود.

اعضای خانواده از این که تعاملات پیرامون این الگو  یاری دهنده نیستند آگاهند اما هر فردی رفتار اعضای دیگر را یاری دهنده نخواهد یافت  در حالی که رفتار خود را کوششی برای حل مشکل تلقی خواهد کرد.

ذهن خانواده های مشکل دار غالبا آن قدر بر مشکلات کنونی و یا به آنچه گذشته متمرکز است که به گونه ای عمل می کند که انگار آینده ای وجود ندارد فردا تکرار امروز است این جهت گیری منجر به توقف استراتژی های حل مشکل می شود زیرا که راه های جایگزین رفتار مورد ملاحظه قرار نگرفته اند از طرف دیگر خانواده هایی وجود  دارند که آن قدر از حوادث ویژه ای که در آینده رخ خواهد داد هراسناکنند که زندگی امروز را به منزله وظیفه ای بی پایان برای پیش گیری از وقوع آن رویدادها می نگرند به همین نحو است تمرکز بیش از حد بر یک مقطع زمانی ویژه که از توسعه دامنه ای از رفتار کنونی امروز ممانعت می کند.

  • اثرات طلاق

امروزه طلاق آنچنان معمول است که بخشی از ازدواج به شمار می رود افرادی بی درنگ ازدواج می کنند طلاق می گیرند و دوباره ازدواج می کنند تک همسری پیاپی بسیار رواج یافته است متاسفانه بسیاری از افراد آماده تجربه رنج و ضربه ی روانی ناشی از طلاق نیستند.

حال ما به بررسی اثرهای مثبت و منفی طلاق بر زن و شوهر می پردازیم :

بی تردید همه طلاق ها اثرهای منفی ندارند برای بسیاری از افراد طلاق موهبتی الهی است . طلاق به رابطه های زیان بخش ویرانگر و بسیار دردناک پایان می دهد و به جای آن ها رابطه های پرشور، هیجان انگیز و معنادار را شکل می بخشد. آزادی تازه به دست آمده و دگرگونی امور روزمره ممکن است برای فرد بسیار مثبت باشد احتمال دارد زوج ها سال ها با هم اختلاف داشته باشند و طلاق فرصتی برای زندگی بدون اختلاف فراهم آورد همچنین دو جنبه ی دیگر طلاق احتمال پاداش شخصی را افزایش می دهد، نخست فرصت دوباره به دست گرفتن لگام زندگی و این که دیگر شخصی نگران اثر اعمالش بر نگرش و رفتار همسرش نیست. دوم این که وقتی پای فرزندان در میان باشد پس از طلاق می تواند، بدون ترس دایم از مخالفت های همسرش ، طبق علایق فرزند خود عمل کند در حقیقت پس از طلاق زندگی آسان تر می شود زیرا هم میزان تنش ها و هم شمار درگیری ها کاهش می یابد.

ولی در واقعیت طلاق این است که بیشتر افراد پس از آن احساس رنج و عذابی فراوان می کنند که به صورت آشفتگی، احساس تنهایی، فقدان هویت، اضطراب، احساس شکست، افسردگی، آزردگی و یا احساس گناه نمایان می شود. به اعتقاد ما بیشتر این هیجان های منفی از سه عامل همبسته سرچمشه می گیرد و به علاوه این عوامل اطلاعاتی درباره نهاد ازدواج به ترتیب زیر برای ما فراهم می آورد  :

  1. طلاق این واقعیت را که صمیمیت با همسر پیشین هرگز به دست نخواهد آمد ، قطعی و حتمی می سازد.
  2. طلاق از فرد « شخص جدید » می سازد فردی ناراحت، خشن و خطرناک.
  3. طلاق امروزه فرد را دگرگون می سازد و دگرگونی های عملی بسیاری در زندگی اش پدید می آورد روی هم رفته این عوامل دلیل های ازدواج افراد را، نیز، در بردارند.

روشن است که بیشتر افراد مشتاق ایجاد رابطه ای صمیمانه رضایت بخش و عاشقانه با انسانی دیگرند. به بیان ساده تر پیام طلاق این است : « چنین رابطه ای دست کم در حال حاضر برقرار نمی شود». علاوه بر این طلاق باعث تنهایی فرد، تجربه، و جابجایی مسئولیت های مربوط به خانه می شود. این ها نقش هایی هستند که نه افرادی که به تازگی طلاق گرفته اند با آن ها آشنایند و نه به سادگی می توانند با آنها سازگاری یابند. سرانجام این که بیشتر افراد نظم، ترتیب و ثبات را در زندگی، دوست دارند زندگی پیش بینی ناپذیر چیزی جز هرج و مرج نخواهد بود. بسیاری از دگرگونی های عملی ناشی از طلاق مانند (تصمیم درباره این که چه کسی غذا بپزد، بچه ها را به مدرسه ببرد و جز این ها ) می تواند برای فرد بسیار ویرانگر باشد.