روانشناس خوب
رابطه بین نیازهای اساسی و ازدواج موفق یک رابطه تنگاتنگ و ضروری است
آنچه کلیه موجودات زنده از ویروس گرفته تا ما انسان ها از تولد تا مرگ انجام میدهیم انواع رفتارهای گوناگون است.
اصلی ترین انگیزه و محرک هر یک از این رفتارهای گوناگون و ریشه ای این تنوع رفتاری در ژن های هر موجود برنامه ریزی شده است.
اما تفاوت میان ما و حیواناتی که از لحاظ ژنتیکی شبیه ما هستند و نیازهایی مشابه ما دارند در این است که در انسان ها هیچ برنامه از پیش تعیین شدهی ژنتیکی وجود ندارد که به ما بگوید برای ارضای نیازهایمان چگونه باید رفتار کنیم.
حتی در ژنهای حیوانات پیشرفتهتر مانند شامپانزه نیز رفتارهای بسیاری برنامه ریزی شده است و این حیوانات برای ارضای نیازهایشان چندان متفاوت از آنچه ژنهایشان دستور میدهد عمل نمی کنند.
با وجود تمام جوک هایی که درباره ی شامپانزه ها و ماشینهای تحریر گفته شده است شامپانزهها هرگز نمیتوانند حتی یک عبارت از عبارتهای جنگ و صلح را بنویسند.
به استثنای خشم هیچ رفتاری در انسان ذاتی نیست.ما باید هر آنچه را انجام میدهیم یاد بگیریم و انگیزهی این یادگیری در ما دو احساس لذت و درد است.
هر چه بهتر یاد بگیریم احساس بهتری خواهیم داشت و عمل بهتر و احساس بهتر نیروی محرک و انگیزه پیشرفت انسان هاست.
ممکن است در مورد کلمه پیشرفت دیدگاههای متفاوتی وجود داشته باشد؛ و کسی بگوید مطمئنأ هنگام بنا شدن اهرام مصر نیز بردهای بوده که از ساخته شدن این بنا احساس خوبی داشته است اما این بحث به جایی نخواهد رسید.
حیوانات زمانی احساس خوبی پیدا میکنند که نیاز جنسی، غذا و امنیتشان تامین شود.
برای آنها نهایت پیشرفت همین جاست در حالی که امید به داشتن احساس بهتر برای ما انسان ها هرگز پایانی ندارد.
اگر از من بپرسند چه چیزی ما را از دیگر موجودات روی زمین متمایز می کند خواهم گفت:((پیشرفت)).
برای مثال همانند حیوانات دیگر نیاز جنسی در ما نیز به صورت ژنتیکی برنامه ریزی شده است.اما حیوانات نیاز ندارند چگونگی انجام این عمل را بیاموزند.
مطمئنم ارضای نیاز جنسی در آن ها نیز احساس خوبی ایجاد می کند اما بر خلاف ما به نحوی برنامه ریزی نشدهاند که بتوانند این عمل را به گونهای بهتر یا بیش تر انجام دهند.
بنابراین رفتار جنسی آنها در طول زندگیشان چندان تفاوتی نمیکند. اما در ما هیچ محدودیت ژنتیکی بدین صورت وجود ندارد.
ما انسانها بیش از هر موجود زندهی دیگر رابطهی جنسی برقرار میکنیم و سعی می کنیم هر چه بهتر و بیش تر به آن بپردازیم و هر بار نسبت به دفعهی قبل احساس بهتری پیدا کنیم .
بخش زیادی از فعالیتهای بشر صرف فکر و تجسم در خصوص رابطهی جنسی و انجام آن میشود.
پولی که افراد در کل خرج فیلمهایی در این باره میکنند بیش از پولی است که صرف فیلمهای دیگر حتی فیلم پر فروشی مانند تایتانیک میکنند.
همهی پیشرفتهای بشری حاصل تلاش گروهی از مردم است و گاه حاصل تلاش یک گروه بسیار کوچک و به ندرت حاصل تلاش فقط یک نفر است.
وقتی به دلایل یا انگیزهی تلاشهای این گروه از افراد دقت میکنیم میبینیم آنها برای دستیابی به احساس بهتر یا اجتناب از احساس بد یا ناخوشایند دست به چنین تلاشهایی میزنند.
به نظر من همهی انسانها برای ارضای پنج نیاز اساسی که در ژنهای ما ریشه دارد تلاش میکنند. این نیازها به ترتیبی که در این کتاب توضیح خواهیم داد عبارتند از :
۱. نیاز به بقا
۲. نیاز به عشق و احساس تعلق
۳. نیاز به قدرت و پیشرفت
۴. نیاز به آزادی
۵. نیاز به تفریح
این سیستم ژنتیکی ساده در ارضای نیازهای افراد زیادی عالی عمل میکند تا آنها احساس شادی سلامتی و رضایت کنند.
افرادی که در زندگی فاقد چنین احساسی باشند از ته دل آرزو دارند به شادی، سلامت و خشنودی دست یابند. اما متاسفانه سیستم ژنتیکی ما در مورد زندگی مشترک خوب عمل نمیکند.
نیاز به بقا: مشکلات زندگی زناشویی با مسائل اقتصادی گره خورده اند