روانشناس خوب
نگرانی از آلودگی و کثیفی که باعث می شود فرد به طور مداوم در حال تمیز کردن و شست و شو باشد.
احساس می کنند که همه اشیاء باید متقارن باشند یا به روش خاصی مرتب چیده شده باشند.
ترس از تمام شدن مواد خوراکی یا هر چیز دیگر که باعث می شود فرد تمایل به احتکار و جمع آوری اشیاء را داشته باشد.
ترس از آسیب رساندن به دیگران.
افکار جنسی که جامعه آنها را غیرقابل قبول می داند.
کندن موها یا کندن پوست دست.
بررسی مکرر و بیش از حد برخی چیزها، مانند قفل در یا خاموش بودن اجاق گاز.
امتناع از لمس اشیایی که افراد دیگر زیاد لمس میکنند، مانند دستگیرههای در.
زندگی با همسر وسواسی به دور از مشکل نیست. اعضای خانواده و یا دوستان نیز درگیر افکار و شخصیت فرد وسواسی می شوند.
گاهی مجبور هستند مسئولیت بسیاری از فعالیت های روزانه فرد وسواسی را به عهده بگیرند.
وسواس فکری نیز در رابطه عاطفی تاثیر مخربی دارد و باعث کمرنگ شدن صمیمیت و رابطه زناشویی می شود.
مثلا اگر همسرتان فرد وسواسی باشد از اینکه در کنار شما روی تختخواب مشترک بخوابد دوری می کند.
او همیشه از شما درخواست می کند قبل از اینکه به رختخواب بروید دوش بگیرید. یا مثلا هربار که به خانه می روید لباس هایتان را بشوید و … .
اجبار به انجام رفتارهای غیر معقول و غیر منطقی هم خود فرد و هم اطرافیان را به شدت آزار می دهد.
مطالعات نشان داده است که حدود 2 درصد از افرادی که وسواس فکری دارند، از افسردگی رنج می برند.
ازدواج با اختلال شخصیت وسواسی گاهی باعث ایجاد افسردگی شریک زندگی می شود.
کم نیستند زنانی که به طلاق از مرد وسواسی و مردانی که به طلاق گرفتن از زن وسواسی فکر کرده اند.
افرادی که از این بیماری رنج می برند گاهی به سمت مصرف مواد برای آرام شدن ذهن و دوری از افکار مزاحم روی می آورند.
اما نگران نباشید اختلال وسواس فکری را می توان با کمک گرفتن از مشاوره خانواده
افکار و تغییرات رفتاری که در نهایت به وسواس فکری ختم می شوند به صورت تدریجی در فرد ظاهر می شوند. اگر تفاوتی در رفتار همسر خود مشاهده کرده اید نسبت به آن حساس شوید و به دنبال دلایلی که باعث این تغییرات شده باشید. تغییراتی که باید به آن ها توجه کنید مواردی شامل:
فرد نسبت به قبل زمان خیلی زیادی را برای انجام کارهایش مانند حمام کردن، لباس پوشیدن، انجام تکالیف و .. هدر می دهد.
او کارهایش را چند بار تکرار می کند و مدام در حال تکرار بیش از حد و غیر منطقی کارهاست.
برای انجام کارهای ساده بیشتر از حد معمول وقت می گذارد.
نگرانی بیش از حد و غیر معقول برای موضوع های ناچیز و کم اهمیت دارد.
افراد وسواسی واکنش های احساسی شدیدی برای موضوعات بی ارزش نشان می دهند.
آنها تا دیر وقت برای انجام کارها بیدار می مانند.
تغییرات قابل توجهی در عادات غذایی دارند.
افراد وسواسی نمی توانند خوب بخوابند.
شخصیت وسواسی نمی تواند به درستی تصمیم بگیرد.
استرس و نگرانی شدت این بیماری را افزایش می دهد. انتظارات خود را از فردی که وسواسی دارد کاهش دهید چرا که آنها ترس از این دارند که
نتوانند کارها را به درستی انجام دهند و در مقابل انتظارات شما به خوبی عمل نکنند. پس انتظارات غیر منطقی و فراتر از تصور نداشته باشید. به آنها
کمک کنید تا کارهایشان را به درستی انجام دهند و زمان زیادی برای انجام کارهایشان هدر ندهند.
شما باید شدت وسواس فرد را نسبت به خودش بسنجید. فرد وسواسی را تشویق کنید که تمام تلاشش را برای بهبودی انجام دهند اما او را مجبور
نکنید بیش از حد توانش تلاش کند. اگر بیشتر از توانای هایش از او انتظار داشته باشید باعث ایجاد استرس در فرد می شود که شدت بیماری اش را
افزایش می دهد. صبور باشید و در آرامش کامل به بهبودی تدریجی آنها کمک کنید.
افراد مبتلا به وسواس اغلب از این موضوع که اعضای خانواده تغییرات مثبت آنها مثل کاهش زمان دوش گرفتن حتی به اندازه پنج دقیقه، یا کاهش چک
کردن قفل در یا شیر گاز و …را نادیده می گیرند، شاکی هستند. شاید این تغییرات و دستاوردها برای شما کوچک و ناچیز باشد. اما یک قدم بسیار بزرگ
برای خود فرد است. این تغییرات کوچک آنها را تشویق می کند که به تلاش خود برای رهایی از وسواس فکری ادامه بدهند.
پس تغییرات مثبت هر چند کوچک هم باشد انگیزه قوی برای تغییر در افراد وسواسی ایجاد می کند.
افراد وسواسی دائم از شما در مورد افکار وسواسی خود سوال می کنند. مثلا ممکن است چندبار از شما بپرسند مطمئنی در را قفل کردم؟
زیر اجاق گاز را خاموش کردم؟ آیا به اندازه کافی تمیز هستم؟ و … احتمالاً متوجه شده اید که هرچه بیشتر تلاش می کنید ثابت کنید که فرد نیازی ندارد
نگران باشد، بیشتر شما را رد می کنند. پس از توضیحات طولانی بپرهیزید چرا که پیچیده ترین توضیحات نیز کارساز نیستند. به آنها با جواب های کوتاه و
قطعی و محکم پاسخ دهید. این اطمینان را به آنها بدهید که شک و تردیدشان بی مورد است.